1. تاريخچه
اعتكاف به دليل اهميت و آثار و بركات ارزشمند آن از عبادتهاي مخصوص دين اسلام نبوده و در اديان آسماني قبل از اسلام نيز اجمالاً وجود داشته است، گر چه از نحوه انجام آن در اديان سابق بياطلاعيم. چنانكه برخي از آيات قرآن، وجود عبادت اعتكاف در اديان گذشته را تأييد ميكند، آنجا كه ميفرمايد: وَ عَهِدْنا إِلي إِبْراهيمَ وَ إِسْماعيلَ أَنْ طَهِّرا بَيْتِيَ لِلطّائِفينَ وَ الْعاكِفينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ بقره/ 125.
به ابراهيم و اسماعيل توصيه نموديم تا خانهام را براي معتكفان و نمازگزاران تطهير كنند.
باز در قرآن ميخوانيم: وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ مَرْيَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِها مَكاناً شَرْقِيًّا فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجاباً فَأَرْسَلْنا إِلَيْها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِيًّا (مريم/ 17- 16)
مريم (س) آنگاه كه به افتخار ملاقات با فرشته الهي نايل آمد از مردم بريده بود و در خلوت به سر ميبرد ...
علامه طباطبايي رضوان الله عليه در تفسير قيّم خود ميفرمايد: مقصود از، دوري مريم از مردم، بريدن از آنان و روي آوردن به عبادت اعتكاف براي بندگي و پرستش خدا بوده است.
علامه مجلسي (ره) نقل ميكند: حضرت سليمان (ع) در مسجد الاقصي به دفعات، به مدت يك ماه، دو ماه، يك سال، دو سال و كمتر و بيشتر اعتكاف ميكرد و خوردني و نوشيدني برايش فراهم ميشد و او در همانجا به عبادت ميپرداخت.
در برخي از روايات اهل سنت آمده كه در دوران جاهليّت قبل از اسلام نيز يك سلسله اعمال به عنوان اعتكاف در ميان مردم رايج بوده است.
بنابراين، با استناد به شواهد فوق، اعتكاف در اديان سابق الهي نيز وجود داشته و با بعثت نبيّ خاتم (ص) در اسلام نيز تنفيذ شده و استمرار يافته است، اگر چه ممكن است در شريعت اسلام پارهاي از خصوصيات و آداب و احكام و شرايط آن تغيير كرده باشد.
2. اهميّت
مراسم اعتكاف چند سالي است كه به بركت انقلاب اسلامي و تلاشهاي مخلصانه برخي از خادمان دين احياء گرديد و با شور و شوقي زايد الوصف، غبار غربت و مظلوميت از چهره اين سنّت زيباي محمّدي زدوده شد و همه ساله در سطحي فراگير، رو به رشد و تعالي است.
امسال نيز همچون سنوات گذشته، مراسم اعتكاف در روزهاي 13 و 14 و 15 ماه رجب المرجّب، در بسياري از مناطق كشور برگزار ميگردد كه انتظار ميرود بيشتر از سالهاي گذشته مورد استقبال قرار گيرد.
واژه اعتكاف:
اعتكاف و مشتقّات آن از ريشه" ع، ك، ف" اخذ شده كه 9 بار با عبارات: عاكف، عاكفا، عاكفين، عاكفون، يعكفون و معكوفا در قرآن ذكر گرديده است و همه موارد آن ملازم با نوعي تعظيم و تكريم است.
معني اعتكاف:
اعتكاف در لغت به معني بازداشتن و بند كردن و اقامت نمودن و توقف كردن است كه مستلزم عزلتگزيني و گوشهنشيني است! به عبارت ديگر، اعتكاف در بند كردن خود است در جايي يا حبس در محلي.
ادله مشروعيت اعتكاف:
از آنجا كه اعتكاف نوعي رهبانيت، انزواطلبي و گوشهگيري و بريدن از جامعه و تن در دادن به نوعي رياضت و حبس كردن خود است و حال آن كه رسول خدا (ص) فرمود: لا رَهْبَانِيَّةَ فِي الاسْلامِ دعائمالاسلام، ج 2، ص 193.
ممكن است اين سؤال در اذهان مطرح شود كه با استناد به چه دلايلي، اعتكاف، عبادتي داراي مشروعيت و انجام آن ارجح و افضل است؟
پاسخ اين است كه با توجه به اهميت و فضيلت و آثار و نتايج عديده و ارزشمند آن، كتاب (قرآن) و سنت حضرات معصومين (عليهم السلام) و سيره علمي و عملي پيغمبر (ص) و ائمه اطهار (صلوات الله و سلامه عليهم اجمعين)، آن اسوههاي بيبديل هدايت، به وضوح بر مشروعيت اعتكاف گواه و بر مطلوب و ارجح بودن آن به خوبي دلالت ميكند.
چنان كه دو آيه سوره بقره كه ميفرمايد: وَ عَهِدْنا إِلي إِبْراهيمَ وَ إِسْماعيلَ أَنْ طَهِّرا بَيْتِيَ لِلطَّائِفينَ وَ الْعاكِفينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ بقره/ 125.
وَ لا تُبَاشِرُوهُنَّ وَ أَنْتُمْ عاكِفُونَ فِي الْمَساجِدِ بقره/ 187.
هنگام اعتكاف در مسجد با زنان مباشرت نكنيد و با آنان در نياميزيد.
مؤيّد اين حقيقت است، ضمن اين كه آيه دوم همراه با بيان يكي از احكام اعتكاف نيز هست. آيات فوق هم ناظر به اعتكاف اصطلاحي و مشروعيت آن است و هم مبيّن مقام و منزلت معتكفان كه آنان را در رديف نمازگزاران مسجد الحرام و طوافكنندگان گرد خانه خود (كعبه) قرار داد.
به علاوه، برابر روايات فريقين (شيعه و سنّي) پيامبر اكرم (ص) در گفتار و كردار بر اهميت عبادت اعتكاف تأكيد و بدان اهتمام ميورزيد و در فرصتهاي مناسب، اين سنت حسنه را برپا ميكرد و نسبت به آن سعي ويژه مبذول ميداشت.
چنانكه در روايتي معتبر از حضرت صادق (ع) نقل شده كه فرمود: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) إِذَا كَانَ الْعَشْرُ الاوَاخِرُ اعْتَكَفَ فِي الْمَسْجِدِ وَ ضُرِبَتْ لَهُ قُبَّةٌ مِنْ شَعْرٍ وَ شَمَّرَ الْمِئْزَرَ وَ طَوَي فِرَاشَهُ (كافي، ج 4، ص 175).
رسول خدا (ص) در دهه آخر ماه مبارك رمضان در مسجد معتكف ميشد، براي آن حضرت خيمهاي از جنس مو برپا ميگرديد و پيامبر (ص) كمر به عبادت ميبست و بستر خويش را در آن ايام جمع ميكرد.
از آن روي كه رسول خدا (ص) در حديثي فرمود: اعْتِكَافُ عَشْرٍ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ يَعْدِلُ حَجَّتَيْنِ وَ عُمْرَتَيْنِ (منلايحضرهالفقيه، ج 2، ص 188).
اعتكاف ده روز از ماه رمضان معادل دو حج و دو عمره است.
مضافاً اين كه اجماع علماي اماميه و اتفاق نظر عالمان شيعه و اهل سنت و سيره عملي سلف صالح، قطع نظر از ادلّه مذكور، خود دليلي ديگر بر مشروعيت و فضيلت و استحباب اعتكاف به شمار ميرود.
3- شرايط اعتكاف:
انجام عبادت اعتكاف در حقيقت تمرين ويژهاي است براي مبارزه با دشمنترین دشمنان
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: أَعْدَي عَدُوِّكَ نَفْسُكَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْكَ مجموعهورام، ج 1، ص 59. يا نفس اماره كه مستلزم رعايت شرايطي است، و آن شرايط عبارت است از:
1- عقل (معتكف بايد عاقل باشد).
2- نيّت (قصد قربت كند).
3- روزه (معتكف بايد در زمان اعتكاف روزه بگيرد).
4- مدت زمان اعتكاف كمتر از سه روز نباشد.
5- در مساجد معتبر اعتكاف كند؛ نظير مسجد الحرام (مكه)، مسجد النّبي (مدينه)، مسجد كوفه، مسجد بصره و مسجد جامع هر شهر و محلّه.
6- حضور مستمر در مسجد، مگر براي انجام امور ضروري مانند قضاء حاجت، انجام غسل، شهادت دادن، عيادت مريض و نظاير آن، كه در نظرشرع و عرف عُقلا ضروري به شمار آيند.
4. آداب
اعتكاف علاوه بر شرايط فقهي داراي آداب و ملزوماتي است كه با رعايت آنها اعتكاف داراي بار معنوي افزونتر و اثرات گستردهتر و عميقتري ميشود و در روح و جان آدمي نقش بهتري ايفا مينمايد. كه از آن جمله است:
1- دوري از خانه و خانواده.
2- امساك از لذايذ گوناگون، همچون خوردن و نوشيدن و لذت جنسي اعم از جماع، لمس، بوسيدن به قصد لذّت و ... حتي در شب.
3- قناعت و اكتفا به كمترين امكانات مسجد.
4- يافتن فرصت بيشتر و مناسبتري براي انديشيدن و تلاوت قرآن و تدبّر و تعمق در آيات آن.
5- خواندن نمازهاي نافله، به ويژه تهجّد و شبزندهداري و نماز شب.
6- تمركز و تفكر پيرامون اوضاع و احوال خويش.
7- كنترل نفْس امّاره و تسلط بر خويشتن.
8- عاقبتانديشي و فرجامنگري نسبت به اعمال و رفتار خود.
9- نظر كردن به زاد و توشه آخرت خود كه تاكنون چه پيش فرستاده است.
10- به دنيا رو نكردن و به ما فيها توجه ننمودن و به جاذبههاي آن دل نبستن، جز در حدّ لزوم و اكتفا به قدر ضرورت.
11- فرصت بيشتر براي مطالعه و كسب معرفت و فراگيري معارف الهي.
و ...
اينها بخشي از امور و نكاتي است كه در اعتكاف بايد مورد توجه و دقت نظر قرار بگيرد.
* روزه، شرط اصلي اعتكاف:
گرچه اعتكاف داراي شرايطي است، اما شرط اصلي آن، روزه است و در فقه شيعه اعتكاف بدون روزه محقق نميشود و روزه في حدّ نفسه داراي فوايد و آثار و نتايج فراواني تربيتي، فرهنگي، اجتماعي و ... است.
5- زمان اعتكاف:
اعتكاف در هر زماني با توجه به شرايط آن ممدوح و پسنديده است به ويژه در ايّام البيض (13، 14، 15) ماه بزرگ رجب كه از فضيلتي والا برخوردار است و بيشتر روي آن تأكيد و سفارش شده است.
چنانكه در روايتي از امام موسي بن جعفر (عليه السلام) نقل شده كه فرمود: رَجَبٌ شَهْرٌ عَظِيمٌ يُضَاعِفُ اللَّهُ فِيهِ الْحَسَنَاتِ وَ يَمْحُو فِيهِ السَّيِّئَاتِ مَنْ صَامَ يَوْماً مِنْ رَجَبٍ تَبَاعَدَتْ عَنْهُ النَّارُ مَسِيرَةَ سَنَةٍ وَ مَنْ صَامَ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ منلايحضرهالفقيه، ج 2، ص 92.
6. احكام
در اعتكاف چيزهايي بر معتكف حرام است، از جمله:
1- ارتباط شهواني با زنان مانند: مجامعت يا لمس يا بوسيدن
2- استمناء
3- بوئيدن بوي خوش براي لذّت بردن
4- خريد وفروش وانواع ديگر تجارت مانند اجاره و ...
5- جدال در امور دنيائي ياديني (تحرير الوسيله ج 1 ص 263).
منبع: برگرفته از مجموعه آثار حجت الاسلام و المسلمین قرائتی